English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
soft tooling U ابزاری که ابعاد ان معمولا تاحد کمی قابل تنظیم است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
figural rug [pictorial] U فرش تصویری [در این نوع بافت چهره انسان و یا مناظر قسمت اصلی فرش را تشکیل داده و معمولا در ابعاد کوچک بافته می شود.]
luggable U کامپیوتر شخصی قابل حمل که باتری اش معمولا تمام نمیشود.
up to U تاحد
diamonds U شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است
cruelty U عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
adjustable U قابل تنظیم
adjustable antenna آنتن قابل تنظیم
adjustable frame چهارچوب قابل تنظیم
adjustable clamp گیره قابل تنظیم
variable speed gear drive U گیربکس قابل تنظیم
flat nose plier U انبردست قابل تنظیم
adjustable catch دستگیره قابل تنظیم
adjustable buckle سگک قابل تنظیم
adjustable lever U اهرم قابل تنظیم
adjustable channel مجرای قابل تنظیم
pantograph U دستگاه رسام قابل تنظیم
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
angular adjustable قابل تنظیم بطور زاویه ای
adjustable gib U پشت بند قابل تنظیم
adjustable stop U توقف قابل تنظیم [مهندسی]
adjustable lamp چراغ مطالعه قابل تنظیم
inductor with adjustable air gap U پیچک با فاصله هوائی قابل تنظیم
adjustable waist tab نوار دور کمر قابل تنظیم
adjustable double endwrench آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
adjustable strap بند شلوار پیش سینه دار که قابل تنظیم است
kaplan pump U نوعی پمپ پروانهای که پرههای چرخ کن قابل تنظیم است
inst U ابزاری
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
tool steels U فولادهای ابزاری
instrumental variable U متغیر ابزاری
warm standby U وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
bowtell U [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
bowtelle U [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
dimension U ابعاد
dimensions U ابعاد
constructional dimension U ابعاد ساختمان
rug sizes U ابعاد فرش
anti servo tab U بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
camera lucida U [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
certificate of measurement U گواهی اندازه و ابعاد
format U ابعاد و چهارچوب فرش
girths U قطر شکم ابعاد
girth U قطر شکم ابعاد
isodiametric U دارای ابعاد مساوی
multidimensional U دارای ابعاد متعدد
irregular polygon U شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
size U ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
sizes U ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
froe U ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
compensator U ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
dimension stock U چوب سختی که به ابعاد معینی تبدیل شده
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
dimension stone U سنگ ساختمانی که به ابعاد معین بریده شده است
privilege U دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
expanded memory system U ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
nibbler U ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
tolerance U بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
tolerances U بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
veronica U ابزاری که با Gopher کار میکند تا به کاربر کمک کند تا اطلاعات یا فایل راروی WWW پیدا کند
authoring U ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
normally U معمولا"
generally U معمولا
pipe U معمولا
piped U معمولا
ordinarily U معمولا"
usu U معمولا
usually U معمولا
as a rule U معمولا
in an ordinary way U معمولا
one for one U معمولا اسمبلر
halted U معمولا با روشهای خارجی
halt U معمولا با روشهای خارجی
phosphor U معمولا اشعه الکترونی
halts U معمولا با روشهای خارجی
as a rule <idiom> U معمولا ،طبق عادت
application U معمولا به صورت نوشته
applications U معمولا به صورت نوشته
at large U به طور کلی [معمولا]
normally closed contact U اتصال معمولا بسته
normally open contact U اتصال معمولا باز
four address instruction U معمولا: محل دو عملوند
medallion U ترنج [نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
hand-out <idiom> U پاداش ،معمولا از طرف دولت
normal U معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
gulped U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulping U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulp U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
prints U معمولا با معیار نقط ه در اینچ
bezant U پولک گردی که معمولا از طلااست
gulps U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
printed U معمولا با معیار نقط ه در اینچ
print U معمولا با معیار نقط ه در اینچ
products customarily found in a pharmacy U کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
cleanup U توپزن چهارم که معمولا قوی است
home U که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
to pass go orrun current U معمولا مورد قبول واقع شدن
homes U که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
ultra high magnetic field U معمولا میدان مغناطیسی باشغت بیش از 001ک
applies U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
apply U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applying U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
burn up <idiom> U کاملا سوختن (معمولا برای چیزهایی غیرازساختمان)
ppi gauge U معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents. U بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است.
wet weight U وزن خالص مایعاتی که معمولا هنگام کارکردن وجوددارند
littleneck clam U نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
We do not usually go places that cost a lot of money. U ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
cladding U روکشی که روی سطح موادقرارگرفته و معمولا با انهاپیوند ایجاد میکند
indicator U چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
assault U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
assaulted U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
assaults U در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
Afshar design U طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
grotesque U [تصاویر با مناظر عجیب و غریب معمولا در سرداب ها استفاده می شود.] [معماری]
crankle U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crinkum U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
branch cutoff U دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
Crinkle U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
latchkey child [کودکی که معمولا در خانه بخاطر مشغله پدر مادر تنها است]
crankum U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
footnotes U یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
footnote U یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
cordon bleu U گوشتی که در میان آن ژامبون و پنیر قرار داده و سرخمیکنند و معمولا با سس سرو میشود
Loo sanpra U [منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
libraries U کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
library U کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
origins U محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
origin U محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
low supercharger gear U دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
absorptive terrace U این تراس معمولا به منظورنگهداری و پخش اب دربیشترین سطح ممکن طرح وساخته میشود
under lay U زیرانداز فرش [جهت جلوگیری از سر خوردن آن بر روی زمین که معمولا از جنس نمد و یا مشمع می باشد.]
intermediate contingency U قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
noisy mode U رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
discharge indicator disc U دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
mandrel U جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
thermate U نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
clear air turbulence U اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
straddle trench U خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
divan cover U [قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
Hard architecture U [ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
achievable U قابل وصول قابل تفریق
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
sensible U قابل درک قابل رویت
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
plain weave U بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
torpex U نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
longitudinal dihedral U اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
palnut U مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
pick U نخ پود [در صنعت با این نام هم کاربرد دارد از بین تارها معمولا بصورت ضربی عبور داده می شود تا گره ها را در جای خود محکم کند.]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com